کلاه آبی تفکر ـ فرایند

کلاه آبی تفکر ـ فرایند

zahra mahmodi

مقدمه

کلاه آبی تفکر برای مدیریت و سازماندهی فکر است. این کلاه برای نظارت بر فرایندهاست. کلاه آبی از نظر نوع روش توسط رییس، هماهنگ‌ کننده و رهبر جلسه بر سر نهاده می‌‎شود. این یک نقش دائمی است. علاوه بر آن، در طول جلسه و استفاده از کلاه آبی، همه می‌توانند پیشنهاداتی مربوط به روند جلسه را داشته باشند. کلاه آبی پرسش‌هایی را پیرامون نتیجه و برآیند مطرح می‌کند. با پوشیدن کلاه آبی دیگر به موضوعی خاص فکر نمی‌کنیم؛ در عوض، به اندیشه‌ای فکر می‌کنیم که برای بررسی و شناخت موضوع، نیاز است. رنگ آبی نماد نظارت‌های فراگیر است زیرا آسمان فراگیرنده‌ی همه چیز است. آبی، هم‌چنین بیانگر تفکیک و خونسردی و نظارت است.

کلاه آبی تفکر ـ فرایند

کلاه آبی تفکر ـ تمرکز

جنبه‌ی تمرکز کلاه آبی، یکی از نقش‌های کلیدی آن در تفکر است. فرق یک متفکر خوب و یک متفکر ضعیف، اغلب در میزان توانمندی آن‌ها برای تمرکز و توجه است. توجه و تمرکز می‌تواند گسترده یا محدود باشد. در یک تمرکز گسترده ممکن است چند کانون توجه سخت و محکم وجود داشته باشند. موضوع مهم پیرامون تمرکز این است که باید با یک روش مشخص به جزئیات پرداخته شود. کلاه آبی تفکر باید به طور مشخص به طرح یک تعریف از تمرکز بپردازد. همچنین باید برای نظارت بر هر گرایشی که از کانون توجه خارج می‌شود، به کار رود. صَرف وقت پیرامون تفکر برای تفکر، اتلاف وقت نیست.

 پرسش، ساده‌ترین راه برای تمرکز بر تفکر است.خیلی اوقات گفته می‌‎شود که درست‎ پرسیدن می‌‎تواند مهم‌ترین بخش تفکر تلقی شود. متأسفانه، بسیار ساده‌تر است که پرسش‌های درست را پس از وقوع یک رخداد و شنیدن پاسخ، به عمل آورد. با این همه، توجه دقیق به شکل‌گیری و تمرکز بر یک پرسش، جنبه‌ی مهمی از کلاه آبی تفکر است.

کلاه آبی تفکر ـ تمرکز

نظارت بر فرایند تفکر

با پوشیدن کلاه آبی دیگر به موضوعی خاص فکر نمی‌کنیم؛ در عوض، به اندیشه‌ای فکر می‌کنیم که برای بررسی و شناخت موضوع، نیاز است. همچنین با پوشیدن کلاه آبی می‌توانیم برنامه‌ای برای تفکر داشته باشیم. با جزئیاتی که نشانگر این است که چه چیزی باید در یک توالی تعریف شده رخ دهد. هم‌چنین می‌توانیم کلاه آبی را برای ارائه‌ی تعالیم لحظه به لحظه به کار گیریم. کلاه آبی برای آن پوشیده می‌شود که وقتی می‌خواهیم مراحل تفکر را سامان‎دهی کنیم، به کار آید. تفکر غالباً از فرافکنی و گفتار ناهنجار و واکنش‌های لحظه ای به دور است. همیشه یک پس‌زمینه‌ی حسی از هدف تفکر وجود دارد ولی هیچ‌گاه به صورت معنی یک هدف کلی یا یک هدف فرعی به آن تصریح نمی‌شود.

فرایند

کلاه آبی تفکر ـ طراحی یک برنامه

کلاه آبی تفکر، طراحی نرم‌افزاری برای تفکر درباره‌ی یک موضوع خاص است. ممکن است ساختاری را ایجاد کنیم که بتواند در هر وضعیتی به کار رود. یک برنامه از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق خواهد کرد. متفکر کلاه آبی، برنامه را مطابق با میل خود جهت سازگاری با موقعیت، تنظیم می‌کند. اگر موضوع یکی از آن موضوعاتی باشد که متفکر باید احساسات قوی نسبت به آن داشته باشد، در این صورت اول باید از کلاه قرمز استفاده شود. این امر موجب می‌شود تا احساسات نمایان شوند. بدون این کلاه قرمز، هرکس می‌تواند به طور غیرمستقیم به دنبال بیان احساسات خود با ابزارهای دیگر برآید، 

مثل استفاده مکرر از کلاه سیاهگام بعدی می‌‌تواند کلاه سفید تفکر باشد، طوری که تمام اطلاعات مرتبط با موضوع بتوانند روی میز نهاده شوند. به طور معمول برگشت به کلاه سفید ـ به عنوان یک برنامه‌ی ـ فرعی هر از گاهی لازم است تا نظرات مختلف بررسی شوند.

سپس کلاه زرد تفکر برای مطرح کردن پیشنهادات و نظرات استفاده می‌شود. ممکن است تأثیر واحدی بین کلاه آبی و کلاه زرد تفکر وجود داشته باشد. چرا که کلاه آبی پرسش‌هایی را مطرح می‌کند و اشاره به حوزه‌هایی می‌کند که در آن‌ها مسئله‌ای وجود دارد و می‌تواند به عنوان جدیدترین تدابیر و روش‌های حل مسائل پیش رو گذارد.

طراحی یک برنامه

نتیجه گیری

متفکر کلاه آبی، به تفکری می‌نگرد که در حال شکل‌گیری است. او به مانند طراح باله‌ای است که گام‌ها را طراحی می‌کند. همچنین منتقدی است که نظاره‌گر آن پدیده‌هایی است که دارند رخ می‌دهند. متفکر کلاه آبی اتومبیل را در جاده نمی‌راند، بلکه او مراقب راننده است. او همچنین به جاده‌ای که در حال پیمودن آن هستند، توجه دارد. متفکر کلاه آبی ممکن است نظراتی راجع به آن‌چه که افراد مشاهده می‌‌‌‌کنند، ارائه دهد. درست به همان صورت که نقش متفکر کلاه آبی تلخیص آن چیزی است که هر از گاهی به دست آورده است، این هم وظیفه‌ی کلاه آبی است که گردآوری نهایی نتایج را انجام دهد.

این مربوط به کلاه آبی تفکر است که خلاصه‌ای نهایی را به دست آورد و گزارش را آماده سازد. این بدان معنا نیست که این نقش مربوط به یک فرد است (که ممکن است باشد). این بدان معناست که هر متفکری به نقش کلاه آبی خود، روی می‌آورد تا در مورد تفکری که مطرح است به درستی و به صورت هدفمند اظهارنظر کند.

یکی از وظایف کلاه آبی، همانند عکاسی که مشاهده می‌کند، ثبت اندیشه‌ای است که در حال مطرح شدن است.

 

Reference: Debono, Edward. (1999) Six Thinking Hats

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
جدیدترین مطالب ما را در ایمیل خود دریافت کنید

مقالات مرتبط

دیدگاه

0 نظر تاکنون ارسال شده است