کلاه قرمز تفکر ـ احساسات

کلاه قرمز تفکر ـ احساسات

zahra mahmodi

مقدمه

نگاه سنتی این است که احساسات، تفکر را به هم می‌ریزند. متفکر خوب باید خونسرد و خالی از احساس باشد و تحت نفوذ هیجانات قرار  نگیرد. متفکر خوب باید عینی‌گرا باشد و واقعیت‌ها را به دلیل وجود خودشان ببیند نه بنا به نیاز هیجانی کس دیگری. کلاه قرمز تفکر، تماماً درباره‌ی هیجانات، احساسات و جنبه‌های فکری غیر‌عقلانی است. 

کلاه قرمز تفکر، تا حدی نقطه‌ی مقابل کلاه سفید تفکر ـ که بی‌طرف، عینی‌گرا و عاری از طعم و عطر هیجانی است ـ می‌باشد. اصطلاح کلاه قرمز ابزار مفیدی برای قانون‌مند ساختن این احساسات به شمار می‌رود تا این احساسات جایگاه مناسب خود را در نقشه‌ی نهایی پیدا کنند. 

کلاه قرمز تفکر

احساسات

تحت کلاه قرمز گستره‌ای از احساسات قابل بیان هستند، مانند: شور و اشتیاق، عشق، دوست داشتن، بی‌طرفی، بی‌اعتمادی، شک و تردید، گیجی، ناکامی، دوست نداشتن و غیره. بیان احساس از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است. نیازی به توضیح و توجیه احساسات نیست. در واقع، اجازه‌ی چنین کاری هرگز توسط رئیس جلسه نباید داده شود. اگر فردی فکر می‌کند که در مورد موضوعی که در جلسه مطرح است احساساتی دارد باید صرفاً آن دسته از احساساتش را بیان و ابراز دارد که معتبر هستند و نیاز به توضیح و توجیه ندارد. بنابراین هیچ توضیحی مجاز نیست. 

در مورد هر موضوعی، فقط احساساتی را که در آن لحظه وجود دارند، بیان کنید. ممکن است در ظرف بیست دقیقه احساسات شما تغییر یابند. هیجانات، احساسات، پیش زمینه‌های حدس و گمان‌ها هستند و ادراکات همواره قوی و واقعی هستند.  کلاه قرمز تأییدی بر این مدعاست. این کلاه اجازه‌ی رسمی برای بیان احساساتی است که در گستره ی وسیعی از احساسات محض تا مرحله‌ی حدس و گمان قرار دارند. احساسات ما با تفکر ارتباط دارند و آن را متناسب با نیازها و موقعیت‌های زمانی می‌کنند.
شش کلاه تفکر ـ احساسات

ادراکات

واژه‌ی ادراک، به دو طریق به کار می‌رود. هر دو طریق درست است ولی برحسب عملکرد مغز، آن‌ها می‌توانند کاملاً متفاوت از یکدیگر باشند. 

ادراک می‌تواند به مفهوم بینش یک‌باره و ناگهانی به کار گرفته شود. این بدان معنی است که اگر چیزی به طریقی دریافت و ادراک شد ممکن است به طور ناگهانی به طریق دیگری نیز قابل درک و فهم باشد. چگونه با ادراک و احساس برخورد کنیم؟ 

اول از همه، ما از طریق کلاه قرمز آن‌ها را قانون‌مند می‌کنیم. کلاه قرمز این اجازه را به ما می‌دهد که برای احساسات و بیان آن‌ها به عنوان بخشی از تفکر پرسش کنیم. شاید هیجانات و ادراکات کلاه‌های متفاوتی داشته باشند ولی این تنها به پیچیده‌تر شدن موضوع می‌انجامد. اعتقاد بر این است که می‌شود آن‌ها را با هم و تحت عنوان «احساسات» بررسی کرد اگر چه به طور ماهوی با هم متفاوت هستند. بهتر این است که به ادراک به عنوان بخشی از نقشه‌ی راه‌مان توجه کنیم. ادراک همچنین می‌تواند مبتنی بر برد و باخت (یا خوشایند و ناخوشایند) باشد.

ادراکات

لحظه به لحظه

احساسات کلاه قرمز، می‌توانند در هر زمانی از جلسه، بحث یا مکالمه نشان داده شوند. احساسات نه تنها می‌توانند در موضوع مورد بحث هدایت شوند، بلکه در هدایت خود جلسه نیز خودنمایی می‌کنند.

قاعده‌ی استفاده از کلاه قرمز ممکن است تصنعی و غیر ضروری به نظر آید. به طور دقیق به دلیل همین تصنعی بودن است که ارزش واقعی کلاه قرمز مشخص می‌شود. کلاه قرمز تا حدودی این امکان را به شخص می‌دهد تا حالت هیجانی خود را در یک لحظه ابراز و در یک لحظه فرو بنشاند. کلاه قرمز را زمانی بر سر می‌گذارید و در زمانی دیگر از سر بر می‌دارید، همین و بس.

استفاده از کلاه قرمز به میزان زیادی از بار ستیزه‌جویی و مرافعه می‌کاهد. با استفاده از کلاه قرمز هیچ کس از ابراز احساس خود در هر لحظه از جلسه دچار نگرانی نمی‌شود و این ابراز و بیان احساسات او، با استفاده از قالب رسمی استفاده از کلاه قرمز، هرگز خام و ناپخته در جلسه به نظر  نمی‌رسد.

لحظه به لحظه

نتیجه‌ گیری

چون کلاه قرمز مسیر معینی را برای بروز احساسات و هیجانات فراهم می‌آورد، دیگر نیازی به مورد هجمه قراردادن هر نظری نیست. هرکسی که نیاز به ابراز احساساتش داشت راه مشخصی برای این کار پیش رو دارد. دیگر نیازی برای حدس زدن و گمانه‌زنی نسبت به احساس دیگران نیست. اکنون ابزاری برای پرسیدن مستقیم از آن‌ها، در اختیار ماست.

عبارت کلاه قرمز نباید بی‌جهت بزرگ‌نمایی یا زیادی مورد استفاده قرار گیرد، تا حدی که به مرز گزافه‌گویی برسیم. این که هرگاه احساسی بیان شد آن را با اصطلاح کلاه قرمز تطبیق دهیم کاملاً غیر‌ضروری است. این عبارت تنها زمانی به کار می‌رود که احساسی به روشی رسمی و تعریف شده بیان شود یا برای بیان آن درخواست شود.

کلاه قرمز روش مناسبی برای متفکر است که به وسیله‌ی آن بتواند از یک هیجان یا احساس به یک هیجان یا احساس دیگر برسد و تغییر مسیر دهد. به گونه‌ای که این کار بدون این ابزار (کلاه قرمز) میسر نخواهد بود.

 

Reference: Debono, Edward. (1999) Six Thinking Hats

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
جدیدترین مطالب ما را در ایمیل خود دریافت کنید

مقالات مرتبط

دیدگاه

0 نظر تاکنون ارسال شده است